زندگی نمایشی و زوال آگاهی؛ روند زوال وحدت نفس انساني و ظهور سبک زندگي در برابر آگاهی و خودآگاهي
نویسنده: محمدعلي مرادي
با شروع دورانی که به آن دوران جدید میگویند، موضوع هویت انسان طرح شد. چراکه پیش از آن آدمی خود را با مفهومی خاص از خدا تعریف میکرد و هویت او بهطورکلی در نسبت با این خدا تعیین مییافت. در آن زمان انسان در نظامی سمبلیک قرار داشت که تغییر و گذران در آن، کمتر معنا داشت و آنچه جوهره آنرا تشکیل میداد، بیشتر ثبات و تثبیت بود. ازاینرو معضلی به نام هویت نداشت، چون مفهومی از شخص تعریفشده بود که بیواسطه با مفهوم جوهر یا به تعبیر یونانی ousia شناخته میشد.